part 15

جونگین = لبت چرا پاره شده ....
هان = دستت چرا قرمزه ....
یوری = بچه ها ...بسه من حالم خوبه ...
لینو = اره حالش خوبه...فقط یکم با اکیپ چان دعواش شده ...
سونگمین = چی ی ی ی ی
هیونجین = تنهایی ....اونم با اکیپ اون عوضی ....میدونی چه بلایی میتونست سرت بیاره ...
یوری = فعلا که چیزی نشد ...اقای کریستفر تا یه هفته دل درد داره ....//بلند بلند میخنده //
فیلیکس = عجیبه ....ولی قبل از اینکه ما برسیم چان رو ناکار کرده بود ...
جونگین = پس نتیجه میگیریم با یوری نباید دعوا کرد وگرنه ناکار میشیم ...
هیونیجن = داداش فک کنم خدا یوری رو خلق کردنی یادش رفته پسر خلقش کنه دختر شده ...
سونگمین= موافقم ....
یوری = خب دیگه تموم کنید این مسخره بازی ها رو ...
///ویو به دو ماه بعد وقتی ا/ت داشت با هان برمگشت خونه///
ویو یوری =
داشتیم با هان برمیگشتیم خونه ...که احساس کردم یه نفر داره دنبالمون میکنه...سعی کردم توجهی نکنم و به راهم ادامه دادم...
هان = یوری ...ما امشب برنامه ی گیم داریم با بچه ها ...میایی..
یوری = اول بگو خونه ی کی میرید ...بعدشم بگو کیا میان ...
هان = میریم خونه ی فیلیکس ....من و فیلیکس و هان و جونگین ...اگرم خواستی تو هم میایی
یوری = اوکیه ...منم میام ....ولی
هان = ولی چی ..
یوری = از ساعت دوازده به بعد باشه ...من مامانم مشکل نداره ...
هان = چرا دوازده به بعد ...
یوری = میخوام برنامه بچینم براتون ...من که خوراکی میارم ...بقیه ی چیز ها رو هم خودت همانگ کن ..هرچی نباشه ...شما دوستای منید ...امشبو میخوام بترکونم ...شاید فردا نباشم ...
هان = چ...چ...چی میگی....یوری درست حرف بزن چی شده ....
دیدگاه ها (۴)

اجبار

بی انصافی p1

سناریو اسکیز

سناریو اسکیز

سناریو استری کیدز وقتی که بهشون فحش ایرانی میدیمچان: خری دیگ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط